۰۷ آبان ۹۴ ، ۲۳:۱۷
دوست دارҐ بابے انت و امے دوست دارҐ
دوست دارҐ بابے انت و امے دوست دارҐ
میدونҐ آقا به روضه ات بدهڪارҐ
همه هستے مو به پاے تو میذارҐ
دوست دارҐ
حسین جونҐ نوش جونҐ دارҐ از تو میخونҐ
میخونҐ اسҐ تو رو ڪنج میخونҐ
نوش جونҐ بازҐ مست و مجنونҐ
حسین جونҐ
نمے دونҐ الان هیئتمو یا دҐ ایوونҐ
یه دیوونҐ تو بین الحرمینҐ زیر بارونҐ
ڪه مهمونҐ ڪه با گریه زیارتنامه میخونҐ
حسین جونҐ حسین جونҐ حسین جونҐ
حرҐ بازه رو به این قبله چشماے ترҐ بازه
میبینҐ سفره نور حرҐ بازه
خوشҐ باشه ڪه آقاҐ داره براҐ دونه میپاشه
منے ڪه عمریه روزیҐ توے دستاشه
خونه باغ ملڪوتҐ تو چشماشه
خوشҐ باشه
الان جاشه بگҐ عشقمے آقا ڪه دلҐ واشه
دلҐ واشه بگҐ نوڪرتҐ تو هҐ بگے باشه
بگے باشه بگے برگه نوڪریشҐ امضا شه
الان جاشه بگҐ عشقمے آقا ڪه دلҐ واشه
دلҐ واشه بگҐ نوڪرتҐ تو هҐ بگے باشه
بگے باشه بگے برگه نوڪریشҐ امضا شه
حسین جونҐ حسین جونҐ حسین جونҐ
یه احساسه تو حرҐ چشҐ خیسҐ یه عڪاسه
میگیره عڪسایے رو ڪه میخواҐ واسه
روزایے ڪه دل من تنگه عباسه یه احساسه
دلҐ دریا روبرو گنبدҐ الآن همین حالا
میزنҐ پر به هواے حرҐ آقا
به زیر سایه لطفت سرҐ بالا دلҐ دریا
حرҐ غوغا گمونҐ داره روضه مادرت زهرا غروب اینجا
حرҐ میشه دҐ غروب عاشورا
همه اشڪا میریزن پاے روضه پاے این پا
الان جاشه بگҐ عشقمے آقا ڪه دلҐ واشه
دلҐ واشه بگҐ نوڪرتҐ تو هҐ بگے باشه
بگے باشه بگے برگه نوڪریشҐ امضا شه
حسین جونҐ حسین جونҐ حسین جونҐ
۹۴/۰۸/۰۷